یک کارشناس اقتصادی، در نامهای تفصیلی به مسعود پزشکیان، نسبت به طرح برخی گزارههای غلط در تبلیغات انتخاباتی وی از جمله درباره قانون اقدام راهبردی، چگونگی مواجهه با تحریم های آمریکا و برنامه وی برای تعامل با قدرتهای جهان انتقاد کرد.
به گزارش ایسنا، مجید شاکری – کارشناس اقتصاد بین الملل، با طرح سوالاتی درباره سناریوهای مدنظر وی در خصوص تحولات سیاسی آمریکا، ابتکار عمل در مواجهه با قدرت های بزرگ به ویژه توافق با چین، چگونگی عادی سازی پرونده ایران در FATF و ابزارهای آمریکا برای فشار بر ایران در زمینه کالاهای اساسی، تدوین پاسخ های مشخص از سوی پزشکیان را برای پاسخ به این سوالات در صورت رای آوردن خواستار شد.
وی در این نامه نوشته است این سوالات نمونه ای از سوالاتی است که یک رییس جمهور صبح روز اول کار، با آن مواجه خواهد بود. فکر کردن به آنها از امروز هم دیر است چه رسد به آن روز. آیا شما برای این سوالات پاسخی دارید؟ آیا بدون داشتن پاسخ به این سوالات توان اداره کشور را خواهید داشت؟
متن نامه مجید شاکری به شرح زیر است:
“با سلام و احترام، آنچه در این ایام مکررا حضرتعالی برآن تاکید کرده اید، نداشتن تخصص یا نظر شخصی و استفاده از نظر مشاورین و کارشناسان است. همزمان مشاوران شما، در طول کمپین دائما گزاره هایی را تکرار کرده اند که اشتباه بودن انها بلحاظ سیاستی مسلم است. جمع اعتماد شما به این حلقه مشاورین و باورهای اشتباه ان ها، چشم اندازی عمیقا نگران کننده را نشان می دهد.
بعنوان مثال آقای دکتر ظریف از یک طرف و آقای دکتر روحانی که تمام قد برای کمک به کمپین شما به میدان آمده اند از طرف دیگر ، پیوسته تکرار می کنند که “قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها” مانع از بازگشت آمریکا به برجام شده است یا اساسا با هدف ممانعت از بازگشت آمریکا به برجام پس از رآی آوری بایدن نوشته شده است. این گزاره ها بدلایل متعدد غلط است:
نخست تدوین انچه نهایتا به قانون اقدام راهبردی ختم شد نه بعد از رای آوردن بایدن، بلکه از تابستان سال ۹۹ و در واکنش به تلاش ترامپ جهت استفاده از مکانیسم ماشه آغاز شد. حتی فوریت آن هم بدلیل ترور شهید فخری زاده در دستور کار مجلس قرار گرفت. شرح مذاکرات و مسیر تولد این قانون کاملا هم در مرکزپژوهش های مجلس و هم در کمیسیون مرتبط مضبوط است. گزاره “قانون اقدام راهبردی بعد از رای آوردن بایدن تدوین شد” با واقعیات متضاد است.
دوم در ماده شش قانون اقدام راهبردی صراحتا مفهوم لغو تحریم از یک مفهوم حقوقی و درخواست برای لغو قوانین تحریمی( اعم از سیسادا و ترا و آیسا و …) به یک مفهوم مبتنی بر انتفاع تبدیل شده. یعنی خواسته قانون از مذاکره کننده نه لغو حقوقی تحریم بلکه فراهم اوردن انتفاع مشخص اعم از فروش نفت و روابط بانکی و مانند آن است. این مسیر نه تنها دست تیم مذاکره کننده را نمی بندد بلکه آنرا بسیار باز می کند. به او امکان می دهد خواسته های ایران را در چارچوب اختیارات قوه مجریه امریکا و بدون نیاز به درگیری با کنگره و قانون اینارا و مانند ان فراهم کند.همچنین عملا از مفهوم ضمانت حقوقی که در دوره آقایان ظریف، عراقچی و باقری بسیار محل مناقشه بود می گذرد و ضمانت را به انتفاع وصل می کند. این مسائل بارها، بارها و بارها برای اعضای محترم تیم مذاکراتی ایران در ادوار مختلف تشریح شده است. برای من باعث تعجب است که چرا واکنشها جلوی دوربین با واکنشهای پشت دوربین متفاوت است.
سوم در ماده هفت قانون اقدام راهبردی عملا آنچه از دولت خواسته شده گزارش دهی به مجلس است و مفهوم”تعیین تکلیف” کاملا معلق مانده و حتی به تصویب مجلس منوط نشده. چطور چنین قانونی مانع از توافق شده است؟
چهارم کاهش تعهداتی که در قانون ذکر شده اولا ذیل برجام و مواد ۲۶ و ۳۶ برجام است. ثانیا ادامه منطقی همان کاهش تعهداتی است که دولت آقای روحانی قبل ازآن آغاز کرده بود.آقای دکتر ظریف در گذشته بارها و بارها از نتایج فنی این کاهش تعهدات( اعم از افزایش ذخایر اورانیوم با غنای بالا) در مناسبتهای مختلف بعنوان موفقیت دولت آقای روحانی یاد کرده اند.
به دلایل فوق گزاره هایی که می کوشند مخالفت با قانون اقدام راهبردی علیرغم حمایت صریح و چندباره رهبری از این قانون رابه یک سوخت کمپین تبدیل کند، با خرد متعارف نمی سازد. یک روز تک جمله رهبری در وصف تیم مذاکره کننده هسته ای بعنوان سنگر استفاده می شود و روز دیگر دفاع متعدد رهبری از قانون اقدام راهبردی فراموش می شود.
مثال فوق و مثالهای متعدد دیگر از این دست، باعث می شود نگرانی درباره سرنوشت ایرانی که با اتکا به مشاورین حضرتعالی اداره می شود صد چندان شود. من در ادامه فهرستی از سوالات را تقدیم می کنم و پیشنهاد می کنم آنرا از مشاورین بپرسید و پاسخ انها را با روش علمی خود بسنجید. به فرض رای آوری، هیچ کس بیش از شما نیازمند پاسخ دقیق به این سوالات نخواهد بود:
۱-تحولات واشنگتن در اختیار تهران نیست. هر دولتی برای اداره ایران نیازمند سناریوهای واضحی هم برای شرایط توافق و هم برای شرایط عدم توافق است. خود شما جلسه مشهور نمایندگان مجلس پس از خروج آمریکا از برجام را به یاد دارید.آیا می خواهید کشور به جو آن جلسه بازگردد؟ آنهم در کسوت رییس جمهور و مسئول اداره کشور؟ سناریوی مشاورین شما برای این دو حالت چیست؟ آقای قالیباف برای شرایط توافق “قاعده اقدام متقابل” که در واقع معنای ایجابی ماده شش قانون اقدام راهبردی است را در نظر دارند. برای حالت عدم توافق هم بسته ای از معاملات سریع اقتصادی با معانی امنیتی بعنوان یک کمربند ایمنی را در نظر دارند. شما چه فکری دارید؟
۲-جهان به سمت چند قطبی تر شدن می رود. چنین جهانی داشتن ابتکار عمل در مواجهه با همه قدرتهای بزرگ را ضروری می کند. اگر دیدگاه شما این باشد که بدون رفع تحریم نمی شود با دیگران کار کرد طبعا حدود عملکرد شما به حوزه های نمایشی( مثل نمایش امضای پیمان ۲۵ ساله با چین در دوره آقای روحانی) محدود خواهد ماند. برنامه شما برای اجتناب از روابط نمایشی با سایر قدرتهای بزرگ چیست؟ آقای قالیباف تحریم را بی تاثیر نمی بینند اما روابط با سایر قدرتها را هم تابع صرف تحریم نمی دانند. نظر مشاوران شما چیست؟
۳-شما مکررا به اهمیت فتف اشاره کرده اید. پیش از این در دولت های مختلف فرصت برای حل این پرونده سوزانده شده. از جمله در دولت آقای روحانی فرصت نامه معروف روسها برای ضمانت عدم بازگشت ایران به فهرست سیاه در ازای یک نقشه راه پیشنهادی، کاملا مورد بی توجهی قرار گرفت. اکنون هم عملا بدون موافقت آمریکا امکان گذر پرونده ایران حتی از ICRG هم نیست( شبیه تجربه ایرلند). برنامه آقای دکتر قالیباف در این حوزه تبدیل پرونده فتف به بخشی از مذاکرات با طرف آمریکایی و گرفتن ضمانت امنیتی برای عدم مخالفت امریکا با ایران در ICRG و پلنری است.( چیزی شبیه تجربه کوبا). ما تا قبل از چنین ضمانتی الحاق به دو کنوانسیون را غلط می دانیم. برنامه دولت شما چیست؟
۴- ما به هیچ وجه تصور نمی کنیم امریکا ابزاری برای فشار بر ایران ندارد و خصوصا در دو حوزه کالای اساسی و تسویه درک مماس با اجرایی از روشهای آمریکا برای فشار بر ایران داریم.به همین دلیل از فردای روز ۹ تیر اولین تمرکز سیاستی دولت اقای قالیباف روی این دو مسئله خواهد بود و افراد انتخاب شده برای تیم هم اساسا برای همین دست فرمان هستند. برنامه شما برای این حوزه های چیست؟ چه افرادی را در نظر دارید که بخشی از مدل سنتی ذینفعان خرید کالای اساسی از کانالهای معافیت اوفک نباشند؟
این سوالات نمونه ای از سوالاتی است که یک رییس جمهور صبح روز اول کار، با ان مواجه خواهد بود. فکر کردن به آنها از امروز هم دیر است چه رسد به آن روز.آیا شما برای این سوالات پاسخی دارید؟ آیا بدون داشتن پاسخ به این سوالات توان اداره کشور را خواهید داشت؟”
انتهای پیام
این خبر را در تهران اقتصادی دنبال کنید
.
منبع ایسنا