عمران و اشتغال

کاهش ۳۷درصدی فقرمطلق در ایران طی سه‌سال اخیر/افزایش ۱۹ساله‌ی سن اُمید به زندگی پس‌از انقلاب در ایران



بر اساس تقویم جهانی، ۱۷ اکتبر(۲۶ مهر) به عنوان «روز جهانی مبارزه با فقر» نام‌گذاری شده است، لازم به ذکر است که جمهوری اسلامی ایران با طرح‌های «محرومیت‌زدایی» خود توانسته است که میزان «فقر مطلق» را به کمتر از نیم درصد رسانده و شاخص‌های «رفاه عمومی» و «توسعه‌ی اقتصادی» را بهبود ببخشد، البته با تعریف مفهوم فقر باید شاخص دقیقی را برای معیار خطوط فقر در نظر بگیریم که در این گزارش به آن‌ها اشاره شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، فقر یکی از معضلات جوامع بشری است که به عنوان یکی از موانع اصلی در تحقق اهداف هر انسان و جامعه‌ای شناخته شده است. «روز جهانی ریشه‌کنی فقر» فرصتی است تا انسان‌ها با هر عقیده و خاستگاه اجتماعی گرد هم آیند تا بر تعهد خود نسبت به فقرزدایی تاکید کنند و همبستگی خود را با فقرا نشان دهند. اولین‌بار در روز ۱۷ اکتبر ۱۹۸۷ بیش‌از ۱۰۰ هزار نفر در تروکادرو پاریس گرد هم آمدند تا اعلام کنند، فقر نوعی از نقض حقوق بشر است، آن‌ها با ادای احترام به  قربانیان فقر شدید، خشونت و گرسنگی، بر لزوم ریشه‌کنی فقر تاکید کردند.

۱۷ اکتبر، روز جهانی مبارزه با فقر

حدود پنج سال پس از نخستین گردهمایی جهانی برای ریشه‌کنی فقر، در ۲۲ دسامبر ۱۹۹۲، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامه ۴۷/۱۹۶ به  تصویب رسید. طبق این قطعنامه، ۱۷ اکتبر به عنوان روز جهانی ریشه‌کنی فقر اعلام شد و مجمع عمومی سازمان ملل، از همه کشورها دعوت کرد که این روز را به ارائه و ترویج فعالیت‌های ملموس برای ریشه‌کنی فقر اختصاص دهند. این قطعنامه، همچنین از سازمان‌های بین‌دولتی و غیردولتی دعوت می‌کند تا به درخواست کشورها در سازمان‌دهی فعالیت‌های ملی برای بزرگداشت این روز کمک کنند و از دبیرکل درخواست می‌کند تا در چارچوب منابع موجود، اقدامات لازم را برای رسیدن به اهداف انجام بدهد.

سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بر این باور است که مبارزه‌ی پایدار با فقر مستلزم تقویت ظرفیت‌های افراد از طریق آموزش، علم و حمایت از اقتصاد خلاق است و این ظرفیت‌سازی می‌تواند زمینه اشتغال، غرور و کرامت افراد را فراهم سازد. یونسکو برای تحقق دستورکار «توسعه‌ی پایدار»، به‌ویژه هدف شماره  ۱ آن یعنی «پایان بخشیدن به فقر در همه اشکال آن و در همه جا»  تمامی تخصص خود را به کار می‌گیرد.

فقر به چه معناست؟

واژه‌ی فقر، در اختلاف فرهنگ‌های لغت و نگاه متفاوت اصحاب معانی، توضیحات بی‌شماری یافته است. از دیگر سوی، بداهت مفهوم و روشنی معنا تا حدودی این واژه را بی‌نیاز از تعریف کرده است. با این‌حال می‌توان در ساده‌ترین توضیح و بر اساس «فرهنگ معین» چنین گفت: فقر به معنای درویشی، ناداری، تهی‌دستی و تنگ‌دستی است و در تبیین دیگر می‌گوییم که فقر، فقدانی است که گریبان یک موجود زنده (به‌ویژه انسان) را در راه تحقق نیازهای اساسی‌اش می‌گیرد. از این‌رو، فقیر کسی است که برای ادامه‌ی زندگی و حیات به چیزی چون خوراک، پوشاک و غیره نیازمند باشد، در حالی‌که امکان دسترسی به آن را ندارد. به بیان دیگر، فقیر کسی است که نمی‌تواند نیازمندی‌های اساسی خویش را تأمین کند.

فقر، از ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است. این پدیده‌ی شوم عمری به درازای تاریخ حیات آدمی دارد و از همان آغاز، همواره همزاد بشر بوده و پیوسته جسم و جان و جمله هستی آدمیان را دستخوش تباهی کرده است. متون کهن، اندرزهای فقرسوز پیشوایان دینی، رنج‌نامه‌ی شاعران گذشته و اندوه‌های جانگداز به یادمانده در آثار نویسندگان، همه گواهی روشن بر قدمت و دیرپایی فقر در فکر و جان انسان‌ها دارد. قرن حاضر نیز با همه پیشرفت‌های حیرت‌انگیز فناوری و گسترش روزافزون علوم تجربی، چیزی از غم جانکاه فقر نکاسته است و شاید به همین دلیل، بحث و بررسی درباره ابعاد، ماهیت، علل و آثار فقر، جدی‌تر از گذشته جلوه‌گری می‌کند. در حقیقت می‌توان گفت که فقر، یکی از کهن‌ترین دردهای جامعه انسانی است.

انواع فقر شامل چه مواردی می‌شود؟

فقر مطلق
محرومیت و ناتوانی افراد در دست‌یابی به حداقل نیازهای اساسی همانند خوراک، پوشاک و سرپناه که از امکانات ضروری زندگی به شمار می‌آید، فقر مطلق یا فقر معیشتی نامیده می‌شود. پیامدهای ناگوار این فقر بسیار است، در این حالت به دلیل فراهم نشدن احتیاج‌های اساسی بدن، انسان دچار سوءتغذیه شده، طاقت و توانش از دست می‌رود و سلامتش به مخاطره می‌افتد.

از سوی دیگر، به دلیل حاکم نبودن ارزش‌های الهی بر برخی جوامع انسانی، در چنین شرایطی انسان در گذر نگاه‌ها تحقیر شده و شخصیت او هیچ انگاشته می‌شود. در سایه شوم این فقر، آدمی در شهر و دیار خود نیز چونان غریبی بی‌پناه است. فقر مطلق از عوامل مهم افزایش درصد خطاها، بزهکاری‌ها و کردارهای نادرست و فسادانگیز است و چه بسا کفر و بی‌دینی که در بستر این فقر رشد می‌کند.

فقر نسبی
انسان باید درآمد و سطح زندگی‌اش را متناسب با امکانات روزگار خود بسازد. در قرن حاضر روی‌گرداندن یا بی‌بهره ماندن از مواهب معمول فناوری، با منطق و آموزه‌های حیات‌بخش دین سازگار نیست. در حقیقت هر کس از امکانات موجود عصر خود برخوردار نباشد، گرفتار نوعی از فقر است که می‌توان آن را فقر نسبی نامید. بنابراین فقر نسبی ناشی از اختلاف سطح زندگی‌ها در زمان‌های مختلف و در میان تک‌تک افراد یک جامعه، یا از مقایسه یک شهر با شهر دیگر و کشوری با دیگر ملت‌ها پدید می‌آید. در این تقسیم ممکن است شخصی در سنجش با هم‌دیاران خود ثروتمند، ولی در برابر تمکّن مردمان منطقه‌ای دیگر، فقیر شمرده شود.

فقر طبیعی
فقدان ثروت‌های طبیعی، وجود بیابان‌های خشک و بی‌حاصل، کمبود کانی‌ها و مواد آلی، محاصره در مرزهای نامناسب جغرافیایی، محدود بودن منابع آب و زمین‌های هموار حاصل‌خیز و دیگر عواملی که بدون حضور مستقیم و چشمگیر آدمی پدید می‌آید، در حیطه‌ی فقر طبیعی شمرده می‌شود.

حوادث ناخوشایندی چون سیل، توفان، آفات نباتی، زلزله و خشکسالی نیز که سبب کمبودها و نارسایی‌های اقتصادی می‌شوند، از جمله عوامل شکل‌دهنده فقر طبیعی‌اند. امروزه بسیاری از کشورهای جهان که از قافله‌ی پیشرفت‌های صنعتی عقب مانده و از منابع عظیم نفتی و معادن غنی نیز بی‌کبهره اند، در زمره‌ی رنج‌دیدگان از فقر طبیعی هستند.

فقر، علت‌ها و راهکارهای اسلامی

فرد، جامعه، حکومت
فقر، محصول عواملی گسترده و پیچیده است؛ گاه خود فرد و خصلت‌ها و کردارش بدون حضور عواملی بیرونی، مسئول تیره‌بختی او هستند و گاه پدیده‌ی فقر در بستر اجتماع و افراد زیاده‌خواه زراندوزی شکل می‌گیرد که چون آفاتی ویران‌کننده، جامعه انسانی را به تباهی می‌کشند. حکومت و سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی آن نیز نقشی مهم و تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری خط فقر برعهده دارند. به همین دلیل، در فرهنگ اسلامی برای زدودن فقر از سیمای جامعه، افزون بر خود فرد، عموم آحاد جامعه و همچنین زمامداران حکومت نیز مسئول شناخته شده‌اند و باید برای از میان بردن این پدیده شوم و تنگ‌تر کردن شکاف بین فقیران و ثروتمندان بکوشند.

فقر؛ زاییده ستم دنیاپرستان
فقر، فرزند ستم است و ثروت انباشته‌ی نامشروع، زاییده‌ی چپاول و هر دو ره‌آورد بی‌عدالتی. هم فقر و هم ثروت‌اندوزی، تعالی و تکامل معنوی بشر را تهدید می‌کنند. در جامعه‌ای که انگیزه همه در آن، سودجویی و زراندوزی است و خوی استکباری زیاده‌خواهی، ضعیفان را به استضعاف کشانده، فقر و فقیران جایی در قلب‌های سیاهی گرفته‌ی مردمانش ندارند. چنین جامعه‌ای دیر یا زود به فرجام فنا منتهی می‌شود. امیر پارسایان حضرت علی(علیه‌السلام) در کلامی حکیمانه، دنیای تاریک ثروت‌پرستان را این چنین توصیف می‌کند: «همانا دنیاپرستان چونان سگ‌های درنده، عوعو کنان، برای دریدن صید در شتابند. برخی به بعضی دیگر هجوم آورند و نیرومندشان ناتوان را می‌خورد، و بزرگ‌ترها کوچک‌ترها را از بین می‌برند».

تنبلی و بی‌کاری، زاینده فقر
از دیدگاه اسلام، هر کس همان را دِرو می‌کند که کاشته است. کشت تنبلی و تن‌پروری، به‌ویژه اگر با بی‌حوصلگی و بی‌قراری همراه شود، محصولی جز فقر و حرمان ندارد؛ چنان‌که حضرت علی(علیه‌السلام) در تشبیهی زیبا می‌فرماید: «چون اشیا با یکدیگر پیوند یافتند، تنبلی و درماندگی باهم ازدواج کردند که از ازدواج این دو، فقر به دنیا آمد». همچنین ایشان در حدیث دیگری فرموده است: «کسی که رنج کار را تحمل نکرده، باید تهی‌دستی و فقر را تحمل کند». امام باقر(علیه‌السلام) نیز انسان بیکار را به مُردار تشبیه می‌کند و منفورترین افراد نزد خداوند می‌داند. در سخنی زیبا از ایشان آمده است: «مبغوض‌ترین آفریده‌ها نزد پروردگار کسی است که در شب چونان مردار است و در روزِ بیکار و باطل».

اسراف؛ عامل اصلی فقر
زیاده‌روی در مصرف، تجاوز به حقوق دیگران و هدر دادن امکاناتی است که به همه نسل‌ها و انسان‌ها تعلق دارد. در جهان‌بینی دینی، مصرف بی‌رویه، سرانجام به فقر و نابودی امکانات می‌انجامد و همه را در کام نیستی فرو می‌برد. قرآن کریم در آیات بسیاری، اسراف را نهی و اسراف‌کاران را نکوهش کرده است. مذمت اسراف و پیامدهای زیان‌بار آن، بخش گسترده‌ای از روایات ما را نیز به خود اختصاص داده است. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اسراف از اسباب فقر است». امام کاظم علیه‌السلام نیز فرموده است: «کسی که در زندگی خود اسراف و تبذیر را پیشه سازد، نعمت از زندگی او رخت برمی‌بندد.»

کاهش چشمگیر فقر و توسعه رفاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران

بر اساس مستندات «بانک جهانی»، حدود ۶۰ درصد از روستاییان و ۳۰ درصد از شهرنشینان ایران(با توجه به نسبت بالای جمعیت روستانشین)، یعنی تقریباً ۴۶ درصد از کل جمعیت ایران در سال ۱۹۷۷ میلادی، زیر خط فقر قرار داشتند. با این‌حال از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۸ میلادی، جمعیت زیر خط فقر ایران از ۴۴٫۲ درصد به حدود ۱۴ درصد کاهش پیدا کرده‌ است، اما متأسفانه در سال‌های اخیر، فقر افزایش داشته‌ است.

در همین راستا، «محمدرضا مرندی» عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران، در نشست تخصصی «نگاهی به کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در گام اول» که در موسسه پژوهشی – فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، اظهار کرد: «بر اساس آمار بانک جهانی در سال ۱۳۵۶، ۴۶ درصد مردم ایران زیر خط فقر بودند و این در حالی است که در سال ۱۳۷۸، ۱۶ درصد مردم ایران زیر خط فقر بوده‌اند، یعنی وضع مردم چیزی حدود ۳ برابر بهتر شده است.»

بانک جهانی: کاهش ۳۷ درصدی فقر مطلق ایران در دولت سیزدهم

جدیدترین آمار منتشرشده از سوی بانک جهانی نشان می‌دهد، «فقر مطلق» در ایران طی سال‌های فعالیت دولت سیزدهم کاهش قابل‌ملاحظه‌ای داشته است. این نهاد بین‌المللی فقر مطلق را بر پایه درآمد روزانه ۲.۱۵ دلار برای هر نفر (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید به قیمت ثابت سال ۲۰۱۷) تعریف کرده است و این رقم حداقل مبلغی است که یک نفر برای تأمین نیازهای ضروری زندگی خود به آن نیاز دارد.

بر این اساس، در آخرین سال عملکرد دولت «حسن روحانی» (۱۳۹۹ مطابق با ۲۰۲۰) نسبت جمعیت دارای فقر مطلق به کل جمعیت در ایران ۰.۸ درصد بوده است اما این رقم در سال نخست فعالیت دولت «شهید رئیسی» (۱۴۰۰ مطابق با ۲۰۲۱) به ۰.۷ درصد و در سال دوم فعالیت دولت شهید رئیسی (۱۴۰۱ مطابق با ۲۰۲۲) به ۰.۵ درصد کاهش یافته است.

بدین ترتیب، فقر مطلق در ایران طی دو سال متوالی در دولت سیزدهم کاهشی بوده و نسبت جمعیت دارای فقر مطلق به کل جمعیت در این دولت، مجموعا ۳۷ درصد کمتر از سال ۲۰۲۰ یعنی سال آخر فعالیت دولت قبل بوده است.

کاهش فقر مطلق در ایران به کمترین رقم طی ۵ سال

بر اساس روایتی تکمیل‌تر، آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد، فقر در ایران پس از شیب تند صعودی طی سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ از سال ۲۰۲۱ روند معکوس به خود گرفته و طی دو سال متوالی، کاهشی شده است. این نهاد بین‌المللی سه شاخص از خط فقر را ارائه کرده که شامل خط فقر شدید با درآمد روزانه ۲.۱۵ دلار به‌ازای هر فرد، خط فقر با درآمد روزانه ۳.۶۵ دلار و خط فقر با درآمد روزانه ۶.۸۵ دلار است.

بررسی آمار بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران نشان می‌دهد، طی سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ وضعیت فقر در ایران بر اساس هر سه خط فقر تعریف‌شده توسط این بانک، بهبود داشته است. تعداد افراد دارای فقر مطلق در ایران که  بر پایه‌ی درآمد روزانه ۲.۱۵ دلار برای هر نفر (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید به‌قیمت ثابت سال ۲۰۱۷) تعریف شده است، در سال ۲۰۲۰ معادل ۰.۸ درصد از کل جمعیت کشور بوده است اما این رقم در سال ۲۰۲۱ به ۰.۷ درصد و در سال ۲۰۲۲ به ۰.۵ درصد کاهش یافته است.

بدین ترتیب، فقر مطلق در ایران طی دو سال متوالی کاهشی بوده و نسبت جمعیت دارای فقر مطلق به کل جمعیت طی این‌مدت به کمترین رقم طی ۵ سال گذشته رسیده است. در سال ۲۰۱۷ نسبت جمعیت دارای فقر مطلق در ایران به کل جمعیت ۰.۳ درصد بوده که این رقم تا سال ۲۰۲۰ روندی کمابیش صعودی را طی کرده و در این‌سال به ۰.۸ درصد رسیده بود.

بر اساس این گزارش، وضعیت ایران در شاخص دوم فقر یعنی افراد با درآمد کمتر از ۳.۶۵ دلار در روز نیز بهبود قابل‌توجهی داشته است. در حالی‌که طی سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ شاهد جهش جمعیت افراد فقیر بر اساس این شاخص در ایران بوده‌ایم و طی دو ساله ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به‌طور متوالی از این جمعیت کاسته شده است.

بر اساس برآورد بانک جهانی در سال ۲۰۲۰، بالغ‌بر ۶ درصد جمعیت ایران درآمد روزانه‌ی کمتر از ۳.۶۵ دلار داشته‌اند، اما این رقم در سال ۲۰۲۱ به ۵ درصد و در سال ۲۰۲۲ به ۴ درصد کاهش یافته است که کمترین رقم از سال ۲۰۱۷ به این‌سو بوده است.

آمار بانک جهانی همچنین نشان می‌دهد، در سال ۲۰۲۲ بالغ‌بر ۲۲ درصد جمعیت ایران درآمد روزانه‌ی ۶.۸۵ دلار داشته‌اند. این رقم کمتر از ۲۵ درصدی بوده که برای سال ۲۰۲۱ به ثبت رسیده است. در سال ۲۰۲۱ نیز جمعیت فقیر ایران بر اساس این خط فقر، نسبت به سال ۲۰۲۰ کاهش قابل‌توجهی داشته است. در سال ۲۰۲۰ یعنی سال آخر فعالیت دولت دوازدهم ۲۹ درصد جمعیت ایران با درآمد کمتر از ۶.۸۵ دلار در هر روز زندگی می‌کرده‌اند.

بر این اساس، آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد، وضعیت ایران در هر سه خط فقر تعریف‌شده توسط این نهاد بین‌المللی، طی دوساله‌ی فعالیت دولت سیزدهم بهبود قابل‌توجهی داشته است. این در حالی‌است که در دولت قبل نمودار فقر در کشور با شیب تند به‌صورت صعودی بوده است.

۱۹ سال افزایش سن اُمید به زندگی پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی ایران

«احمد جوانمرد» مدیرکل مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت سیزدهم در رابطه با میزان «امید به زندگی» در کشور، اظهار کرد: «عملکرد مطلوب نظام سلامت در کشور مترادف با افزایش بهره‌وری عموم جامعه است، چرا که این وزارتخانه در راستای تأمین سلامت مردم تلاش می‌کند و این تلاش‌ها منجر به ارتقای بسیاری از شاخص‌ها از جمله «امید به زندگی» شده است. افزایش سن امید به زندگی در کشور یکی از نتایج ارتقای بهره‌وری در نظام سلامت است، به نحوی که سن امید به زندگی اکنون در کشور ۷۵ سال است، در حالی که این رقم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۶ سال بود

همچنین «حسین فرشیدی» معاون سابق بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تاکید بر برنامه‌های «جوانی جمعیت» و همچنین «افزایش موالید» در برخی استان‌ها، اظهار کرد: «یکی از شاخص‌های اصلی حوزه‌ی بهداشت که سازمان‌های‌ بین‌المللی بر آن تاکید دارند، «سالم زیستن» است؛ این در حالی‌است که، برای تامین «رفاه» بسیار تلاش کردیم اما زندگی سالم را فراموش کردیم و در نتیجه مسائلی همچون آلودگی هوا و غیره وجود دارند که آسیب‌های بسیاری به همراه داشته‌اند.»

وی ادامه داد: «در بحث میزان تولد زنده، در سال ۱۴۰۱ حدود ۸.۳ هزار تولد زنده داشتیم و این یک افتخار است و تمام مدیران در این زمینه تلاش کرده‌اند. همچنین امید به زندگی در سال ۱۴۰۱ در زنان ۷۸.۵ سال و در آقایان ۷۶.۲ سال بوده است. در سال ۱۴۰۲ برنامه‌های بسیار مهمی داشتیم که از جمله‌ی آن‌ها جوانی جمعیت بود و چند روز پیش نیز طرح هادیان زندگی اجرایی شد که ما به دنبال افزایش کدهای ملی هستیم.»

با توجه به مطالب فوق، فقر و امید به زندگی، جزو مهم‌ترین شاخص‌های سطح رفاه و آسایش عمومی هستند. در همین راستا طبق مطالعه وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران نسبت به دوران پهلوی، شاهد کاهش فقر مطلق و افزایش نسبت رفاه عمومی هستیم، به نحوی که طی سالیان اخیر با طرح‌های «محرومیت‌زدایی» مختلف، میزان «فقر مطلق» در ایران حدود ۳۷ درصد کاهش پیدا کرده و به سمت توسعه رفته است، که بهبود آن به اقدامات زیرساختی مسئولان در زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی برمی‌گردد.

انتهای پیام

این خبر را در تهران اقتصادی دنبال کنید .

منبع ایسنا

نوشته های مشابه