ورزشی

حرکت‌های فرهنگی و اعتقادی در بازی‌های آسیایی بسیار چشم‌نواز بود



به گزارش خبرگزاری مهر، رهبر انقلاب در دیدار قهرمانان ورزشی و مدال‌آوران بازی‌های آسیایی و پا را آسیایی فرمودند: من میگویم ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد… قوّت ورزش به چیست؟ اتّخاذ تدابیر درست در انتخاب مربّی، در ترکیب تیم‌های ملّی در همه‌ی رشته‌ها، در مراقبت جدّی از بُروز آفت در ورزش… یک مسئولیّت مسئولان محترم ورزشی رسیدگی به وضع زندگی ورزشکاران است… این کارهایی که وزیر محترم گفتند بنا است در زمینه‌ی مسکن و اشتغال و امثال اینها انجام بگیرد، بسیار کارهای خوبی است، به شرطی که دنبال کنند، به شرطی که با جدّیّت پیگیری بشود.

به همین مناسبت رسانه‌ی KHAMENEI.IR در گفت‌وگوی تفصیلی با آقای دکتر کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان، نقش ورزش قوی در رسیدن به ایران قوی، وضعیت ورزش کشور و برنامه‌های وزارت ورزش برای رسیدگی به دغدغه‌های ورزشکاران را بررسی کرده است.

در رویداد اخیر بازی‌های آسیایی یک اتفاقات جالبی افتاد که ظاهراً بی‌سابقه است، مقداری درباره‌ی بازی‌های آسیایی اخیر توضیح می‌فرمایید.

می‌دانید که بازی‌های آسیایی و پاراآسیایی رویدادی است که هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود و عملکرد ورزشکاران هر کشور طی چهار سال گذشته در سطح قاره در این بازی‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این دو رویداد آسیایی و پاراآسیایی به فاصله‌ی ۱۵ روز از همدیگر برگزار می‌شود.

در این دوره از رقابت‌ها، کاروان آسیایی ما به نام شهید محسن حججی مزیّن شده بود، برکت نام شهدا همیشه آثارش را برای کاروان ما داشته و خواهد داشت. در این دوره از رقابت‌ها اتفاقات خوبی برای ما افتاد. در بعضی از رشته‌ها توانستیم مدال‌هایی کسب کنیم که شاید غیرقابل پیش‌بینی بود و یا اگر پیش‌بینی هم می‌شد با این کیفیت مدال نبود.
در رشته‌ی ژیمناستیک ما اصلاً سابقه کسب مدال نداشتیم و در این دوره از رقابت‌ها توانستیم مدال کسب بکنیم. اهمیت این کار به خاطر این است که بالاترین سطح رشته‌ی ژیمناستیک در سطح جهان در قاره‌ی آسیاست. وقتی مسابقات المپیک برگزار می‌شود، مدال آورهای این رشته‌ی ورزشی عمدتاً چین و ژاپن و کره شمالی هستند. بنابراین وقتی که در سطح بازی‌های آسیایی این رقابت‌ها برگزار می‌شود، انگار بازی‌های المپیک برگزار می‌شود.
یکی از ورزشکارهایمان توانست مدال نقره‌ی این بازی‌ها را کسب بکند که خیلی بااهمیت بود. با توجه به اینکه ژیمناستیک، رشته‌ی پایه و مادر هست، یک اتفاق خوبی بود. اتفاق خوب دیگر در رشته‌ی دوچرخه سواری بانوان بود که این هم برای اولین‌بار اتفاق افتاد. علاوه بر اینکه ما مدال برنز کسب کردیم، نشان داد نگاه جمهوری اسلامی نسبت به ورزش بانوان حتی در رشته‌ی دوچرخه سواری یک نگاه خاص است و توانسته در سطح قاره با آن همه امکاناتی که کشورهای دیگر دارند، بتواند مدال کسب بکند.

در رشته‌ی اسکیت هم ورزشکار خانم ما توانست یک مدال نقره کسب کند. در رشته‌ی شطرنج که تقریباً هند از بهترین‌های دنیا بود، ما خیلی از کشورها را پشت سر گذاشتیم. در شطرنج تیمی مقام کسب کردیم. اینها اتفاقات خوبی بود. در سنگ‌نوردی سرعت، آقای علی‌پور ما توانست علاوه بر اینکه آن رقیب جهانی خودش را که یک رقیب اندونزیایی بود، شکست بدهد، در فینال که معمولاً کشور میزبان از شرایط میزبانی برای خودش استفاده می‌کند به یک ورزشکار چینی رسیده بود و توانست گوی رقابت را برباید و مقام اول سنگ‌نوردی قاره را کسب بکند، این خیلی نکته‌ی مهمی بود. بعضی از رشته‌های دیگر هم بودند که افتخارآفرینی کسب می‌کردند ولی بهتر ظاهر شدند؛ مثل رشته‌ی کشتی ما، مثل رشته‌ی ووشو و کوراش ما توانستند ۱۲ مدال کسب کنند. اینها در مجموع ۵۴ مدالی بود که در بازی‌های آسیایی کسب کردند.
اما در رقابت‌های پاراآسیایی یعنی برای ورزشکارهای جانباز و توان‌یاب ما، مدتی است که واژه‌ی معلول را به کار نمی‌بریم. توان‌یاب یعنی اینها واقعاً توان دارند و از ظرفیت ورزش استفاده می‌کنند. به افراد جامعه درس می‌دهند که اگر به ورزش روی بیاورید، می‌توانید حتی در رقابت‌های قهرمانی حضور یافته و مدال کسب بکنید. در اینجا ما توانستیم بعد از پنج دوره پنجمین دوره‌ای بود که از ابتدای بازی‌های پاراآسیایی که تشکیل شده، حضور پیدا می‌کردیم بعد از چین، رتبه‌ی دوم بازی‌ها را که یک رتبه‌ی بی‌نظیری بود، کسب کنیم و ورزشکاران توانستند با ۱۳۱ مدال رنگارنگ این رتبه را به دست بیاورند.

در کنار کسب قهرمانی‌ها اتفاقات خوب دیگری نیز افتاد. به هر حال مدال آوری یک طرف ورزش است، آن حرکت‌های فرهنگی، آن حرکت‌های زیبای اعتقادی که ورزشکاران ما داشتند، هم در آسیایی، هم در پاراآسیایی، که همواره مورد تأیید و تأکید رهبر انقلاب اسلامی هم بوده است، بسیار چشم‌نواز بود.

پرچمدار کاروان ما با پوشش چادر بود که نماد عفت و نجابت یک زن مسلمان ایرانی است. همین بانوی پرچمدار، وقتی مدال نقره تیراندازی را به دست آورد، با نوزاد خودش روی سکوی کسب مدال رفت. نشان داد که زن ایرانی در کنار فعالیت قهرمانی می‌تواند نگاهی هم به بحث خانواده و فرزندپروری داشته باشد و بازتاب خوبی در سطح قاره و حتی در سطح دنیا داشت.

بعضی از این ورزشکارها و مدال آوران، در زمانی که حادثه‌ی حمله‌ی رژیم صهیونیستی به بیمارستان و شهادت کودکان عزیز غزه اتفاق افتاد، مدالشان را به خانواده‌ی شهدای غزه و به این کودکان تقدیم کردند. اینها یک کارهایی است که جز ذات ورزشکارهای ایرانی ماست.

نیاز است که این‌گونه کارها استمرار داشته باشد و جهانیان بدانند که نگاه ایران علاوه بر مدال آوری، یک نگاه فرهنگی به ورزش است و از مردم مظلوم حمایت می‌کنند. هیچ فرقی نمی‌کند، هر جایی که مظلومیتی باشد، ورزشکارهای ما هم حضور دارند.

برخی رفتارهای ورزشکارهای ایرانی مثال را زدید و گفتید که اینها جزو ذات پهلوانی ورزشکار ایرانی است. نکته‌ی اول اینکه بازتاب این رفتارها در فضای بین‌المللی ورزشی چطور است، یعنی راجع به این حرکات چه می‌گویند؟ نکته‌ی دوم هم اینکه این رفتارها چه نسبتی با هویت ملی ما دارد که چنین رفتاری بر سکوی قهرمانی بروز پیدا می‌کند.

دنیا ورزش را فقط عرصه مدال‌آوری نمی‌داند و کشورها از ظرفیت‌های فرهنگی و هویتی رشته‌های ورزشی مخصوص خودشان استفاده می‌کنند. وقتی برزیل میزبان جام‌جهانی فوتبال می‌شود نشان‌گر این هست که مردم برزیل آن ورزش را دوست دارند و این جزو هویت ملی آنهاست.

یا وقتی ما میزبان مسابقات جهانی کشتی می‌شویم یا یک مدال‌آور ما، کشتی‌گیر خوب ما، در یک رویدادی مثل المپیک و یا مسابقات جهانی برنده می‌شود و روی سکوی قهرمانی می‌رود علاوه براینکه آن مدال دیده می‌شود، پرچم به اهتزاز در می‌آید و سرود ملی نواخته می‌شود، هویت آن رشته ورزشی که متعلق به ایرانیان است نشان داده می‌شود.

عرصه ورزش را رسانه‌های دنیا می‌بینند و این یک فرصت بسیار طلایی است که بایستی همیشه از آن استفاده کنیم. رویدادی مثل المپیک و یا همین بازی‌های آسیایی در سطح قاره میلیون‌ها بیننده دارد و شاید کاری غیر از ورزش این بازتاب و بازخورد را نداشته باشد. اما عرصه ورزش به دلیل اینکه دنیا به صورت زنده آن را می‌بیند، می‌تواند به نشان دادن هویت ملی کشورمان کمک بکند.

رهبر انقلاب می‌گویند شاید ما افتخارات زیادی در عرصه‌های مختلف در کشور داشته باشیم و اجازه ندهند دستاوردهای ما را مردم جهان ببینند، اما عرصه ورزش اینگونه نیست. قهرمان ما وقتی مدال کسب می‌کند، روی سکو می‌رود، پرچم به اهتزاز در می‌آید و سرود نواخته می‌شود این موفقیت دیگر قابل کتمان نیست و این از ارزش‌های ورزش است. وقتی رهبر انقلاب می‌گویند «ورزش قوی برای ایران قوی» یکی از نمادهایش همین است.

به نظر شما تأثیر ورزش قوی برای قوی شدن کشور چگونه اتفاق می‌افتد؟

ببینید اولین اتفاقی که می‌افتد همان غرور ملی است. حس غرور ملی را هم به ورزشکار، هم به آن کادر فنی و هم به مردمی که بیننده هستند، می‌دهد. حتی آن بچه‌ای هم که در خانه است، به ایرانی بودن خودش افتخار می‌کند. ما می‌توانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. البته در بحث ایران قوی، خیلی ظرفیت‌های دیگر هم وجود دارد. در ورزش همگانی و عمومی کردن ورزش، ایران قوی یعنی یک جامعه‌ی با سلامت.

من واقعیتش را بگویم وقتی بیمارستانی را می‌بینم افتتاح می‌شود، ناراحت می‌شوم. می‌گویم اگر ما ورزش قوی همگانی داشته باشیم، احتیاج به بیمارستان‌های فراوان نخواهیم داشت. باید برویم به سمت اینکه از طریق ورزش، سلامت جامعه را به دست بیاوریم. خیلی از بیماری‌ها با ورزش قابل پیشگیری است.
همچنین خیلی مسائل در ورزش قهرمانی هست که می‌تواند به ایران قوی کمک کند. در بحث اقتصادی، همین گردشگری ورزشی است. وقتی میزبانی یک ورزش در کشور اتفاق می‌افتد، گردشگری رونق می‌گیرد. در شرایطی که تحریم‌هایی را به ما تحمیل کردند، وقتی این میزبانی را ما می‌گیریم، از کشورهای دیگر به ایران می‌آیند، این خودش یک شرایط اقتصادی خوبی برای کشور فراهم می‌کند. در کنار آن، وقتی ورزشکارهای کشورهای دیگر، ایران را از نزدیک می‌بینند، نگاهشان کاملاً عوض می‌شود.

من یک خاطره‌ای بگویم. من رئیس کمیته ملی المپیک بودم. رئیس کمیته ملی المپیک آلمان به عنوان مهمان در ایران حضور پیدا کرده بود. شام اول که به برج میلاد رفته بودیم، آن صحنه‌ی زیبای تهران را زیر پا داشت نگاه می‌کرد، گفت من می‌توانم عکس بگیرم؟ با این نگاه آمده بود که اینجا شاید نشود یک عکسی هم بگیری. رفتیم پیست اسکی توچال را دید. می‌گفت اینجا تنها پیست اسکی در دنیا است که در داخل شهر است. هیچ جای دنیا این پیست اسکی را داخل شهر ندارد که شش هفت ماه باشد. خودش هم اسکی باز بود، قبلاً رئیس فدراسیون جهانی اسکی بود، چند تا حرکت اسکی هم انجام داد، بین مردم حضور پیدا کرد. رفت یک بازی در اصفهان هم کرد. زمانی که می‌خواست برود دوربین صداوسیما از او مصاحبه گرفت، گفت ایران را چگونه دیدید؟ خودش اهل برلین بود، رو به دوربین کرد و گفت: اگر از من سؤال بکنید بین برلین و اصفهان و تهران، ساعت ۱۲ شب بخواهید ورزش بکنید، کدام شهر را انتخاب می‌کنید، من می‌گویم تهران، اصفهان، برلین. با آن نگاه آمد ولی ببینید بحث امنیت کشور را دارد مطرح می‌کند. من می‌خواهم بگویم اثرات ورزش این است. وقتی یک میزبانی ما می‌گیریم، یک مهمان خارجی در ورزش حضور پیدا می‌کند، کاملاً نگاهش برمی‌گردد. اینها ظرفیت‌های ورزش است. ایران قوی همین‌هاست.‌

ما برای اینکه از این ظرفیت‌های بالقوه بیشتر استفاده کنیم و اینها را بالفعل کنیم، طبیعتاً نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی هستیم و کنشگرهای اصلی این فضا ورزشکارهای ما هستند. بخش مهمی از مدیریت ورزش، سمت تأمین و رفع نیازها و حوائج این ورزشکارها برمی‌گردد. کسی که عضو تیم ملی است، هشت نه ماه از سال، از کار و زندگی‌اش می‌گذرد به خاطر اینکه در مسابقاتی شرکت کند و یک افتخاری را برای کشور رقم بزند، این در نقطه‌ی مقابلش نیازمند حمایت و رسیدگی است. اولویت نیازهای این ورزشکاران چه مواردی است و برای رفع این نیازها چه اقداماتی در دستور کار دارید؟

سؤال بسیار خوبی است. دغدغه‌ای است که همیشه ورزشکاران مطرح می‌کنند. خصوصاً در دیدارهایی که با رهبر انقلاب اسلامی دارند. اتفاقاً تأکیداتی بوده که رهبر انقلاب همواره به مدیران ورزش کشور داشتند. این وظیفه‌ی مدیران است که مشکل را حل بکنند. این دیگر ربطی به ورزشکار ندارد. تمام تمرکز یک ورزشکار و قهرمان ما باید روی مدال آوری و بحث تلاش‌های خودش باشد که برای کشور بتواند افتخار کسب بکند. شاید در خیلی از کشورها، در رشته‌های مختلف ورزش حرفه‌ای داشته باشند، در کنار آن ورزش حرفه‌ای بتوانند از آن ظرفیت مالی ورزش حرفه‌ای برای خودشان استفاده بکنند. ورزش حرفه‌ای در یکی دو تا رشته، آن هم به صورت محدود داریم. ورزشکارهای رشته‌های مدال آورمان در عرصه‌های جهانی، المپیک و بازی‌های آسیایی، مدال کسب می‌کنند اما هیچ‌کدام از ظرفیت ورزش حرفه‌ای بهره‌مند نمی‌شوند که بتوانند بروند قرارداد ببندند و منتفع بشوند. بنابراین وظیفه‌ی دولت را سنگین‌تر می‌کند، دولت یعنی وزارت ورزش، دستگاهی که متولی ورزش هستند. اگر یک مدال آور مثلاً دانشجوی ما در مسابقات فیزو می‌رود که بالاترین رده‌ی مسابقات دانشجویان جهان است، مدال کسب می‌کند، وزارت علوم و البته وزارت ورزش باید حمایت بکنند.

بنابراین رسیدگی به معیشت و رفاه قهرمانان وظیفه‌ی دولتهاست. ما این را برنامه‌ریزی کردیم، من به بخشهایی از آن اشاره می‌کنم. این را در چند بخش تقسیم بندی می‌شود کرد. یک بخشی از آن برمی‌گردد به بحث اشتغال قهرمانان که برنامه‌ی ما است. اشتغال، عمده درخواستهای این دسته از عزیزان است. می‌گویند که به هر حال ما درآمدی که نداریم، ورزش حرفه‌ای هم که نمی‌خواهیم بکنیم، حداقل ما بدانیم در طول سال از یک محلی حقوقی می‌گیریم. در زمانی که اردوهای تیم ملی تشکیل می‌شوند، در اردو می‌روند و برای مسابقات بین المللی خودشان آماده می‌شوند. بنابراین اشتغال یکی از موضوعاتی است که در دستور کار ما هست. البته قانونش در قانون سرباز قهرمان است. اما برخی ایراداتی که به این قانون گرفتند این است که دامنه‌ی شمول سرباز قهرمان کم است، افراد کمتری می‌توانند از این ظرفیت اشتغال استفاده بکنند. مثلاً کسی که مقام اول را کسب کرده می‌تواند استخدام بشود اما مقام دوم و سوم نمی‌تواند.

خوشبختانه اصلاحات قانون انجام شده، الان جزو دستور صحن مجلس قرار گرفته است. من بلافاصله بعد از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، نامه‌ای به آقای قالیباف ریاست محترم مجلس زدم که این را تسریع بکنند و تصویب بشود. قهرمان‌های اول تا سوم جهان، هم ورزشکارهای سالم و هم ورزشکاری که در بخش جانبازان و توان یابان فعالیت می‌کنند، اول تا سوم پاراالمپیک، پاراآسیایی و خود آسیایی و اول تا سوم المپیک می‌توانند از این قانون استفاده بکنند. خود پارایی‌ها هم می‌توانند استخدام بشوند. یعنی آن دغدغه‌شان در بحث اشتغال برطرف می‌شود.

البته ما تا به امروز حدود ۱۸۰ قهرمان را در دستگاه‌های اجرایی مختلف به استخدام درآورده‌ایم. در بحث استخدام دنبال این هستیم که بهترین و متعالی‌ترین شرایط را فراهم بکنیم. علاوه بر بحث استخدام، یک صندوق حمایت از قهرمانان تعریف شده است. آن دسته از قهرمانانی که می‌روند مدال کسب می‌کنند، به صورت ماهیانه از صندوق حقوق دریافت می‌کنند، حقوق مستمری و مادام العمر.

بعد از اشتغال، اولویت دوم دغدغه ورزشکاران، بحث معافیت از خدمت سربازی است. این قانونش الان وجود دارد ولی دامنه‌ی شمولش کم است. مثلاً کسی که مقام دوم و سوم بازی‌های آسیایی را می‌گیرد، نمی‌تواند از معافیت سربازی استفاده بکند. قهرمان دوم و سوم جهان نمی‌تواند. این را هم در این قانونی که عرض کردم، دغدغه و نگرانی اینها برطرف می‌شود. حتی در بخش ورزشکار ناشنوایان؛ ناشنوایان یک مسابقاتی را برگزار می‌کنند تحت عنوان «دف المپیک»، المپیک ناشنوایان که یک المپیک خاص اینها است. اینها هیچ وقت بهره‌مند از قانون اشتغال نشدند. ما در این قانون، اینها را آوردیم که بتوانند در بحث اشتغال، این عزیزان هم بهره‌مند بشوند.

در کنار آن، یکی از موضوعاتی هم که همواره دنبالش هستیم بحث مسکن قهرمانان و مدال آوران است. ما جدیداً یک پیشنهادی را به ریاست محترم جمهور دادیم، خود آقای رئیس‌جمهور تأکید کردند که بایستی به مسائل و مشکلات و مسکن اینها رسیدگی بشود. نگاه کلی دولت در بحث مسکن، بحث مسکن‌سازی برای اقشار مختلف است. در بحث قهرمانان، پیشنهاد داده شد که یک شهرکی را تحت عنوان شهرک مدال برای مدال آوران در تهران آماده بشود. آن هم به این شکل است که زمینش را به صورت رایگان وزارت ورزش تأمین می‌کند و وزارت مسکن و شهرسازی کار ساخت‌وسازش را انجام می‌دهد، شهرداری تهران هم آن امور مربوط به مجوزهای لازم را انجام می‌دهد. در نتیجه بتوانیم هزار واحد مسکونی را طی چهار سال آماده کنیم. آن دسته از مدال آورانی که مدال کسب می‌کنند، بیشتر از هزار نفر در المپیک، پاراالمپیک، آسیایی، پاراآسیایی، قهرمانی جهان نیستند. یک آیین‌نامه‌ی مشترکی که بین ما و وزارت مسکن و شهرسازی است تقدیم دولت می‌شود، هیئت وزیران تصویب می‌کند، طبق آن آیین‌نامه، مسکن در اختیار آنها قرار می‌گیرد.

این طرح مسکن الان در چه مرحله‌ای است؟

این طرح به تصویب خود آقای رئیس‌جمهور رسیده، دستورش صادر شده، به دستگاه‌های مرتبط مثلاً به ما برای تأمین زمینش ابلاغ شده و ما آمادگی داریم، به وزارت مسکن و شهرسازی چند روز پیش ابلاغ شد و همچنین معاونت اجرایی رئیس جمهور هم مسئول پیگیری این کار شد. این هم یک اتفاق مبارکی است.

جانمایی هنوز نشده؟

ما چند تا مکان در تهران داریم که می‌توانیم استفاده بکنیم. در چند نقطه از تهران ما زمین داریم که واجد شرایط است. حالا بایستی دست اندرکاران فنی ببینند آن چیزی که بهتر است و آورده‌ی مالی بیشتر هم برای قهرمانان دارد ان‌شاءالله ما بتوانیم فراهم کنیم.

سقف زمانی‌اش فرمودید چهار سال است؟

در چهار سال به مدال آورانی که طی چهار سال مدال کسب می‌کنند. می‌دانید که بازی‌های المپیک، پاراالمپیک، آسیایی و پاراآسیایی هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود، این از آن نظر است. البته منتظر نمی‌مانیم که هزار واحد مسکونی ساخته بشود و بعد از چهار سال تحویل بدهیم، هر زمانی که مشمول این قهرمانان بشود، بلافاصله در اختیار قرار خواهیم داد. اگر مثلاً صد واحد مسکونی هم ساخته شود و آماده‌ی بهره‌برداری باشد، در اختیار آن قهرمانی که مشمول این مسکن است، قرار می‌دهیم.

غیرتهرانی‌ها چطور؟

این طرح برای کل کشور است. فقط برای تهران نیست، ما نگاه‌مان ملی است. آن مدال آوری که از یک روستای کوچکی آمده افتخار کسب کرده، قهرمان جهان شده، ما وظیفه داریم به این هم خدمت بکنیم. چرا ما تهران را انتخاب کردیم؟ علتش این بوده بارها اتفاق افتاده یک زمینی به یک ورزشکاری دادند، گلایه کرده که «این زمینی که به من در این شهرستان دادید، با ده متر زمینی که در آن کلانشهر به آن ورزشکار دادید، اصلاً قابل مقایسه نیست.» لذا ما با توجه به اینکه یک شرایط یکسانی به وجود بیاوریم گفتیم تهران و زمینش هم در تهران وجود داشت. آن روستایی دورافتاده که مدال کسب می‌کند با آن کسی که از کلانشهری می‌آید مدال کسب می‌کند، هیچ فرقی بین اینها وجود ندارد.

در کنار این، اقدامات دیگری هم داریم. مثلاً ورزشکاری که در یک دوره‌ی اردویی حضور پیدا می‌کند، فدراسیون مربوطه‌اش، اگر مثلاً بازی‌های المپیک یا آسیایی باشد، کمیته‌ی ملی المپیک و وزارت ورزش در زمانی که ورزشکار در اردو است او تا حد معینی او را تأمین مالی می‌کنند. در کنار این ما یک برنامه‌ای داریم تحت مراسم تجلیل از قهرمانان که هر سال با حضور رئیس‌جمهور محترم برگزار و به قهرمانان پاداش هم تقدیم می‌شود. سازوکار آن امتیازبندی شده است و پاداش بر حسب نوع مدال و سطح مسابقات تأمین می‌شود. یک پاداشی هم تحت عنوان پاداش سکو داریم در بازی‌های المپیک، پاراالمپیک، آسیایی و پاراآسیایی که این را هم کمیته‌های ملی المپیک و پاراالمپیک تقدیم این عزیزان می‌کنند.

در پرداخت پاداش‌ها عقب افتادگی دارید؟ یک گلایه‌ی دیگر هم که ورزشکاران دارند این است که می‌گویند موقع گرفتن مدال قول‌ها و وعده‌های پاداش به ما می‌دهند اما بعدش با تأخیر پرداخت می‌شود.

حرف درستی است ولی برای اولین بار بود که دو ماه پیش پاداش اینها پرداخت شد به فاصله‌ی یک روز پول در حسابشان بود. اعتقادم این است که عرق ورزشکار خشک نشده بایستی پاداشش داده بشود. ولی چون ما می‌خواهیم طی یک مراسمی باشد، الان دیگر خود ورزشکاران هم این را پذیرفتند، وقتی طی یک مراسمی دسته‌جمعی برگزار می‌شود، نمود بیشتری در جامعه دارد و جامعه هم می‌فهمد که قهرمانان برای دولتها حائز اهمیت است. همین دیداری که رهبر انقلاب داشت، همین بچه‌های زورخانه‌ای ما بلافاصله بعدش هم رفتند یک عکسی هم با ایشان گرفتند. اینها خوشحال می‌شوند، انگیزه‌شان را بیشتر می‌کند.

سؤال بعدی درباره‌ی مراقبت از بروز آفت در ورزش است که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند. در این زمینه وزارت ورزش چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟

آفت‌ها در همه‌ی اقشار وجود دارد، آفت اقتصادی، آفت اخلاقی و… ما به عنوان متولی ورزش بایستی از این قهرمانان صیانت بکنیم، اینکه خدای ناکرده فطرت پاک این عزیزان، آلوده‌ی به این گونه مسائل نباشد. وظیفه‌ی حاکمیتی ما این است که با تقویت سیستم‌های نظارتی، از ورزشکاران صیانت بکنیم. وظیفه‌ی مستقیم خود فدراسیون‌هاست و دستگاه‌های نظارتی هم همیشه رصد می‌کنند.

البته به عقیده‌ی من بهترین روش شفافیت در کار است. در هر کاری، هر فدراسیونی، هر رشته‌ی ورزشی، هر پرداختی که می‌خواهد انجام بدهد، هر قراردادی که می‌خواهد منعقد بکند، اگر شفافیت را در دستور کارش قرار بدهد، خیلی از مسائل و مشکلات مرتفع می‌شود. خوشبختانه‌ی جامعه ورزش ما یک جامعه‌ی پاکی است، آن حداقل مواردی که الان وجود دارد، بایستی برطرف بشود.

یکی از مباحثی که رهبر انقلاب اشاره کردند، انتقاد به مسئولان بین‌المللی ورزش بود، عملکرد سازمانهای بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این نکته‌ی مهمی است که وظیفه و رسالت ما را سنگین می‌کند. حضرت آقا هم به موضوع روسیه اشاره داشتند در جنگی که با اوکراین داشت. چرا در مقابل این کودک کشی که در غزه شد هیچ عکس‌العملی نشان ندادند اما در روسیه در همان روزهای اولی که آن جنگ اتفاق افتاد، تمام فدراسیون‌های جهانی، ورزش روسیه را تحریم کردند؟

به جرم جنگ بود، به جرم جنایت جنگی هم نبود.
من یک یک خاطره‌ای هم در این زمینه دارم. زمانی که داعش به پاریس حمله کرد، کمیته بین‌المللی المپیک یک بیانیه‌ای داد و این حمله را محکوم کرد. به فاصله‌ی یکی دو ماه بعد از آن، بحث کشتار مسلمانان میانمار صورت گرفت. من به عنوان رئیس کمیته‌ی ملی المپیک، یک نامه‌ای به آقای توماس باخ نوشتم که از آن موضع‌شان در حمله داعش به پاریس تشکر کردم و گفتم همان کاری که شما آنجا انجام دادید یک حمایتی هم از این مردم مظلوم مسلمان میانمار انجام بدهید.

جواب چه بود؟
جوابی که دادند گفتند ورزش از سیاست جداست. استانداردهای دو گانه همین است که حضرت آقا اشاره می‌کنند. دنیا اینها را می‌فهمد. من در زمانی که رئیس کمیته ملی المپیک بودم، یک دیداری با آقای توماس باخ داشتم. گفت: ما اینها را انجام می‌دهیم ولی ورزش از سیاست جداست. گفتم ورزش از سیاست جداست اما چرا به دلیل تحریم آن پول‌هایی که جمهوری اسلامی از شما طلب دارد، پرداخت نمی‌کنید؟ به من گفت: من عضو ناظر سازمان ملل هستم، ظرف یک هفته این مشکل را حل می‌کنم. هشت سال گذشت، هیچ اتفاقی نیفتاد. استانداردهای دو گانه همین است.

کشورها باید ورود پیدا بکنند، همدل بشوند، کنار هم باشند، برای حمایت از مظلوم تلاش بکنند. من فکر می‌کنم اعمال فشار به نهادهای بین‌المللی بایستی بیشتر بشود. در قصه‌ی اخیر غزه، وزارت ورزش به ۵۴ کشور اسلامی نامه نوشت، تأکید کردیم از طریق وزارت خارجه که شما بیایید یک عکس‌العملی نشان بدهید. اتفاقات خوبی هم افتاد، مخصوصاً بعد از سفری که ریاست محترم جمهور به چند کشور داشتند. امیدوار هستیم ما روزی شاهد باشیم که این استانداردهای دو گانه در دنیا وجود نداشته باشد و ورزش به معنای کامل خودش ورزش باشد.

باتوجه به اینکه رهبر انقلاب بحث «ایران قوی، ورزش قوی» را مطرح کردند برای اینکه ورزش قدرتمندتر باشد چه در عرصه‌ی قهرمانی و چه در عرصه‌ی همگانی، چه الزاماتی در عرصه مدیریت ورزش باید لحاظ بشود؟
من اعتقاد دارم طی چهل و چند سالی که از انقلاب می‌گذرد، اقدمات و تلاش‌های خوبی انجام شده اما ضرورت دارد یک الگوی درازمدت برای پرورش ورزشکار از سنین کودکی تا سنین بالاتر داشته باشیم. این هم در قالب یک سندی تحت عنوان سند الگوی پیشرفت ورزش کشور آماده شده است. منتظر هستیم که در شورای عالی ورزش و تربیت بدنی به ریاست آقای رئیس‌جمهور تصویب بشود و یک تقسیم کار ملی انجام بگیرد.

این سند می‌گوید که مثلاً شما اگر بخواهید ورزش همگانی خوبی داشته باشید، بایستی در سنین کودکی این رفتارها و حرکات بنیادی که در علم ورزش هم آمده، در کودکان نهادینه بشود. یعنی به نوعی ارتقاء سواد حرکتی، ارتقاء سواد جسمانی در دوران کودکی باید صورت بگیرد. وقتی این اتفاق می‌افتد، دو دستاورد دارد. وقتی بچه‌ی شما از سنین کودکی سواد جسمانی‌اش بالا می‌رود، سواد حرکتی‌اش بالا می‌رود، فواید ورزش به او گفته می‌شود، دستاورد اولش این است که تا پایان عمر ورزش می‌کند. همان سلامتی که گفتیم برای ایران قوی لازم است، این سلامت تا پایان عمر با او هست. الان ۵۳ درصد از دانش‌آموزان ما گرفتار چاقی هستند. نزدیک به ۳۰ درصد از دانش‌آموزان دچار ناهنجاری‌هایی هستند که ناشی از رفتار غلط عادتهای شخصی خودشان است. مثلاً دانش‌آموزی که به مدرسه می‌رود، این کیف مدرسه‌ی خودش را می‌گیرد به دست سمت راست یا سمت چپ و افتادگی شانه پیدا می‌کند. در این الگویی که ما می‌گوییم، بخش همگانی‌اش اینها است.

اصلاً بستر ورزش قهرمانی، ورزش همگانی است.

همین موضوعی است که رهبر انقلاب می‌گویند. ورزش را به یک کوهی تشبیه می‌کنند که قاعده‌ی این کوه ورزش همگانی است، قله‌اش ورزش قهرمانی است. تا زمانی که این قاعده‌ی هرم را بیشتر نکنیم، قهرمان‌های بیشتری هم نخواهیم داشت. بنابراین هر چه گسترده‌تر باشد، ورزشکارهای بیشتری خواهیم داشت.

طرح ما می‌گوید تقسیم کار ملی بین دستگاه‌ها انجام شود. من در اینجا باید هم در حوزه‌ی تربیت بدنی ورود بکنم و هم در حوزه‌ی ورزش. دستگاه‌هایی مثل آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت کار، نیروهای مسلح؛ ما هشت دستگاه داریم که عملاً کار ورزشی می‌کنند، پول و اعتبار هزینه می‌کنند. ما اینجا نقش سیاست‌گذاری داریم.

در سند پیشرفت ورزش کشور، تقسیم کار ملی بین دستگاه‌ها شده است. یعنی آموزش و پرورش باید بگوید مثلاً در سنین کودکی از زمانی که یک کودک به دنیا می‌آید تا شش سالگی چه برنامه‌ای دارد با توجه به اینکه چند سالی است مهدکودکها را از بهزیستی گرفتند و به آموزش و پرورش دادند. یک سازمان خاصی برای این کودکان است که معاون وزیر می‌شود. مادران را باید آگاهی بدهیم که مثلاً نحوه‌ی درست راه رفتن بچه‌ی شما این می‌شود. اگر در این سن چهار دست و پا راه رفتن را به درستی انجام ندهد، به پدر و مادرش مشورت بدهد. حرکات بنیادی مثل راه رفتن، چهار دست و پا رفتن، پریدن، ارتقاء سواد جسمانی در سنین کودکی همین‌هاست.

حالا کودک می‌آید در درون مدرسه اجتماعی می‌شود. اینجا یک برنامه‌ی هفت تا دوازده ساله داریم. ۱۶.۵ میلیون دانش‌آموز داریم، وظیفه‌ی عمومی کردن ورزش به عهده‌ی وزارت آموزش و پرورش است. من چهار سال آنجا مسئولیت داشتم. می‌دانم چه ظرفیت بزرگی است. اگر ما در این دوره‌ی دانش‌آموزی، فرهنگ ورزش را نهادینه نکنیم، وقتی به سن ۱۷، ۱۸ سالگی برسد دیگر کاری نمی‌توانیم بکنیم، ورزش همگانی نخواهیم داشت. ورزش قهرمانی هم اصولاً نخواهیم داشت. قهرمان از دل همین‌ها بیرون می‌آید.

ما یک زمانی در آموزش و پرورش شنا را برای پایه‌ی سوم اجباری کردیم. گفتیم دانش‌آموز سوم ابتدایی باید شنا را یاد بگیرد. سالی ۹۵۰ هزار نفر به استخرهای آموزش و پرورش دسترسی داشتند و شنا یاد گرفتند. چهار مهارت ورزشی شنا کردن، طناب زنی، ژیمناستیک و دو و میدانی را تعریف کرده بودیم، دانش‌آموز وقتی دیپلم می‌گیرد، اینها را یاد می‌گیرد. سواد جسمانی که ما می‌گوییم همین است. سیستم نظام‌مند استعدادیابی را ما اینجا تعریف کردیم. فدراسیون ما، باشگاه‌های ما از دل همین فعالیت‌ها وظیفه دارند بروند مستعدین را انتخاب بکنند. اینها را پرورش می‌دهند و قهرمان ملی می‌شوند.

حالا این قهرمان ملی ما زمانی که می‌رود افتخار کسب می‌کند، اینجا باید حفظ بشود. حفظش خیلی مهم است، همان بحث معیشت و رفاهی است که عرض کردیم؛ با پاداش‌ها، مسکن، معافیت از خدمت و امثال اینها. این افراد الگوهای جامعه‌ی ما هستند. همان نکته‌ای که رهبر انقلاب بارها و بارها اشاره می‌کنند که شما دیگر خودتان نیستید، شما الگوی جامعه هستید، در بحث رفتاری، در بحث اخلاقی، دنیا روی شما حساب می‌کند، باید توجه بشود.

سند پیشرفت ورزش که اشاره کردید الان در چه مرحله‌ای است؟
* از نظر ما تمام شده است. ما نظرات را گرفتیم، بحث‌هایش شده، با ریاست محترم جمهوری مکاتبه کرده‌ایم، منتظر هستیم که یک جلسه تشکیل بشود و دارند پیگیری می‌کنند که این جلسه برگزار بشود. ما برای اولین بار دارای سندی می‌شویم که این تقسیم کار ملی بین دستگاه‌ها را در حوزه ورزش انجام می‌دهد. جای رصد هم دارد، هر دستگاهی کوتاهی بکند، آنجا مشخص می‌شود. وزارت کار ۱۳ میلیون کارگر دارد، یکی از وظایفش عمومی کردن ورزش در بین کارگران است.

۱۳ میلیون خیلی است. به اندازه‌ی بدنه‌ی جامعه‌ی دانش‌آموزی کشور است.
* ببینید ۱۳ میلیون فقط کارگر داریم، ۱۶.۵ میلیون دانش‌آموز داریم، شما نیروهای مسلح را هم حساب کنید، همه‌ی اینها مجموعه‌ی کشور ما می‌شوند. ۷۰، ۸۰ میلیون جمعیت کشور داریم، باید تقسیم کار ملی انجام بشود. هر کس کار خودش را به خوبی انجام بدهد ما هم در بحث سلامت هم پیشرفت می‌کنیم. من باز هم تأکید می‌کنم امیدوار هستم روزی فرا برسد که ما دیگر به سمت ساختن بیمارستان نرویم، هیچ مقام مسئولی نرود روبان بیمارستان افتتاح کند، بیاید روبان ورزشگاه را افتتاح بکند.

این خبر را درتهران اقتصادی دنبال کنید

منبع:مهر

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا