«نان به نرخ ارز خورها»کسانی هستند که خود را باهوش،زرنگ و به اصطلاح ختم روزگار می دانند که نفع شخصی را در همه موقعیت ها و زمان ها به منافع جمع و جامعه ترجیح می دهند و کاری ندارند که بقیه مردم چه وضعیتی دارند،در هر صورت آنان باید به خواسته هایشان برسند.
این افراد شغل خاص و مشخصی ندارند و در هر نابسامانی اقتصادی شرکت کرده و خواهان افزایش سود خود هستند،بنابراین این دسته «کاسبان روزگار»لقب می گیرند.کاسبان روزگار هر جا بوی پول و منفعت به دماغشان بخورد آنجا سبز می شوند و اصلا به این فکر نمی کنند که شاید رفتارشان جمعی را به وضع بدی دچار کند،«نان به نرخ ارز خورها»(کاسبان روزگار) بسیار خود شیفته اند زیرا در محیطی پرورش یافته اند که به این گونه رفتار ها افتخار می کنند و دائما در گوششان مانند این جمله خوانده شده است «که در جامعه باید مانند گرگ باشی تا حقت را بگیری و گرنه کلاهت پس معرکه ست» چنین افرادی در پی تثبیت جایگاه خود هستند و از هر فرصتی برای رسیدن به خواسته هایشان بهره می برند.
این افراد باهوش به مانند آفتاب پرست همراه با تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی تغییر رنگ داده و خود را با شرایط وفق می دهند.البته این نوع افراد در هر دوره ای می زیند و مدتی مشخص کام عموم را تلخ می کنند ولی بلاخره ضررهایی که به جامعه وارد ساختند در نهایت به خودشان باز می گردد و دامن خودشان را می گیرد.
در دهه 1360 وقتی کشور دچار جنگ شد نابسامانی در بازار ارز به وجود آمد و عده ای به عنوان دلال به این شرایط دامن می زدند و قیمت ارز روز به روز بالا می رفت و این زندگی را برای عموم جامعه سخت کرده بود،تا اینکه قطعنامه 598 صورت پذیرفت و بازار با کاهش شدید نرخ ارز روبرو گشت و این جریان بسیاری از دلالان را که متضرر شده بودند تا سرحد مرگ برد.شرایط و حال و هوای این روزهای کشورمان هم بوی آن روزگار را می دهد،عده ای نه بخاطر نفع جمع بلکه برای نفع زود گذر خویش از نابسامانی های بازار سوء استفاده کرده و دست به احتکار زدند و در بازار ارز تلاطم ایجاد کردند و جامعه را به شرایط بدی دچار ساختند.تا اینکه این اواخر قیمت ارز سیر نزولی شدیدی به خود گرفت و باز این کاسبان روزگار و نان به نرخ ارز خورها بودند که متضرر گشتند.این رویدادها باید درس عبرت و تجربه ای شود تا دیگر،افراد به خاطر جامعه و ثبات زندگی مردم جامعه هم که شده از این اعمال دست بردارند و از آب گل آلود ماهی نگیرند.ابیاتی از اشعار خلیل جوادی با تغییر جزئی در وصف حال این افراد آورده ام که در زیر می خوانید:
سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ ارز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیوارها
عبدالناصر جوانمردی