سیاسی

در سطح کلانِ مسأله فلسطین باید به تصمیم رهبر انقلاب عمل کرد

[ad_1]

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از جماران، حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، در نشست «بررسی تحولات فلسطین» در حسینیه جماران، در خصوص مسأله فلسطین و جنگی که اکنون در غزه جریان دارد، گفت: جنگ امروز در غزه «جنگ اراده‌ها و جنگ رسانه‌ها» ست. جنگ اراده‌ها، به این معنا که قدرت مقاومت و قدرت مردم در یک سو قرار گرفته و در طرف مقابل رژیم صهیونیستی قرار دارد. و جنگ رسانه‌ها، به این دلیل که اسرائیلی‌ها همواره پشت یک حریم مظلومیت پنهان شده بودند، اما به برکت همین شبکه‌های اجتماعی که گمان می‌رفت بلای دین داران باشد، آن‌ها رسوا شدند و این شبکه‌ها بلای جانشان شد.

وی افزود: اگر انقلاب اسلامی ایران «انقلاب کاسِت» بود، انقلاب فلسطین متأثر شبکه‌های اجتماعی خواهد بود. بهار عربی را همین عامل ایجاد کرد و بنابراین، اگر هزار ضعف هم در این شبکه‌ها وجود دارد، باز هم باید از نقاط قوت آن استفاده کرد.

وی شکسته شدن دو افسانه «شکست ناپذیری» و «مظلومیت تاریخی» اسرائیل را دو تحولی خواند که در عملیات اخیر رخ داد و یادآور شد: اسرائیل همواره تلاش دارد خود را مظلوم نشان دهد و با طرح مسأله یهودی ستیزی در نقش قربانی فرو برود. سامی ستیزی همواره در تاریخ وجود داشته اما در اینجا نه، بلکه در غرب وجود داشت. یهودی‌ها همواره به عنوان قاتلان حضرت مسیح (ع) از سوی مسیحی‌ها مورد هجمه بودند. اما آن یهودی که در لهستان و آلمان و روسیه زندگی می‌کند چه نسبتی با قاتلان حضرت مسیح دارد؟ این یک سوال درستی است، اما به هر حال در غرب به یهودی‌ها به چشم «مسیح‌کُش» نگاه می‌شد. آزار و اذیت یهودیان هم رایج بود و واقعه تاریخی هولوکاست هم، کم یا زیاد، رخ داده؛ اما واقعاً این چه ربطی به ما دارد؟

سیدحسن خمینی با اشاره به ضرب‌المثل معروف «گنه کرد در بلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری» تصریح کرد: آن‌ها می‌توانند استان باواریای آلمان را به یهودیان دهند تا در آنجا مستقر شوند! چرا به فلسطین آمده‌اند؟ آلمان‌ها یهودیان را کشته‌اند و کار بدی هم کرده‌اند، خوب یهودیان می‌توانند تشریف ببرند آنجا!

وی با بیان این‌که «تأکید بر حضور تاریخی یهودی‌ها استدلال درستی برای توجیه اشغالگری رژیم صهیونیستی نیست»، افزود: پشت یک اتفاق سنگر گرفتن و هر اتفاقی را نقطه صفر دیدن، رویکرد همیشگی صهیونیست‌هاست. اگر قرار بر این است که بگوییم چه کسی اول بوده که استدلال مناسبی نیست. طرح این ادعا مانند آن است که ما سادات ادعای مالکیت مکه را مطرح کنیم و بگوییم چون قریش، پیامبر (ص) را از مکه بیرون کردند، پس ما می‌خواهیم مکه را بگیریم! هیچ برهان تاریخی و قانون بین‌المللی این استدلال را نمی‌پذیرد.

وی اظهار کرد: امروز ما اگر در جنگ رسانه شکست بخوریم، جوابی برای وجدان خود نداریم، چرا که ابزارهای ما برای جنگیدن با امپراتوری دروغ صهیونیست‌ها وجود دارد. واقعیت این است که در دنیای امروز هر فرد یک رسانه است. آقای ظریف خود یک تنه به اندازه خبرگزاری فعالی مانند الجزیره اثرگذار است. او در دوره‌ای در جمهوری اسلامی مسئول بوده و اینکه امروز از توان و ظرفیت او استفاده نشود هیچ توجیهی ندارد. یا آقای خاتمی خود یک رسانه است. هر کدام از این شخصیت‌ها اثرگذاری ویژه‌ای در دنیا دارند و باید از ظرفیت آن‌ها بهره جست.

سیدحسن خمینی با بیان این‌که «وجود شبکه‌های اجتماعی برای ما مسئولیت می‌آورد تا حرف بزنیم و ساکت ننشینیم» اضافه کرد: ما باید حرف خود را بگوییم و نگذاریم واقعیت پنهان بماند. جنگ رسانه‌ها امروز جنگ تریبون‌های رسمی نیست. تریبون‌های رسمی متهم به منافع هستند و به همین دلیل افرادی که دارای شخصیت رسمی نیستند باید حرف بزنند. من واقعاً نمی‌دانم فردا چگونه در روی پیغمبر اسلام (ص) نگاه خواهیم کرد و خواهیم گفت این همه مصیبت پدید آمد و ما چیزی نگفتیم.

وی به بیان یک ماجرای تاریخی پرداخت و گفت: یکی از همراهان شهید نواب صفوی، که خدا او رحمت کند، روایت می‌کرد حدود سال ۱۹۴۷ برای شرکت در سمیناری به قدس رفته بودند و صهیونیست‌ها در مکانی روبه‌روی محل برگزاری سمینار ایستاده بودند. برگزارکنندگان سمینار می‌گفتند به سمت آن‌ها نروید چون شلیک می‌کنند و می‌کشند، اما شهید نواب صفوی به آن سو رفت و زمانی که از او پرسیده شد چرا رفتی؟ گفت که رفتم تا بکشند و لااقل صدایی از کسی در بیاید.

او تصریح کرد: امروز کسانی که احیاناً جلوی این رسانه‌ها را به خاطر منافع گروهی در داخل کشور گرفته اند خائن هستند. کسانی که می‌توانند اثرگذار باشند، اما حرفی نمی‌زنند خیانت می‌کنند. واقعاً امثال آقای ظریف و آقای خاتمی با پتانسیلی که دارند باید به تعبیر امام فرودگاه به فرودگاه بروند و صحبت کنند و اگر مانعی بر سر راه ایشان است باید برداشته شود. امپراتوری رسانه‌ای اسرائیل باید بشکند. هیچکس نمی‌تواند از جنایت دفاع کند. فرضا حماس ابتدا به ساکن حمله کرد، مگر این توجیهی برای کشتار ۷۰۰۰ نفر است؟

سید حسن خمینی با اشاره به تحولات تاریخی در روابط اعراب و اسرائیل گفت: افسانه شکست ناپذیری اسرائیل در اصل بر پایه قوی بودن اسرائیل بنا نشد، بلکه بر پایه ضعف اعراب و مسلمانان بنا شد و در واقع، «افسانه شکست پذیری اعراب» بود. در دوره جنگ جهانی اول، اعلامیه بالفور و پایان عثمانی چرا اعراب نتوانستند تعدادی مهاجر را از منطقه خود بیرون کنند؟! چون ملتی تحقیر شده بودند و عثمانی یک عمر توی سرشان زده بود.

وی با بیان اینکه از ملت تحقیر شده کاری بر نمی‌آید، ادامه داد: ملتی «عزیز» است که زیر بار ظلم خارجی و استبداد داخلی نمی‌رود. آدمی که زیر بار مستبد خارجی می‌رود مستبد داخلی را هم تحمل می‌کند و آدمی که مستبد داخلی را تحمل می‌کند، مستعمر خارجی را هم تحمل خواهد کرد. آنچه امام در روح و جان مسلمانان احیا کرد، عزیز بودن است. عزت مقاومت می‌آورد. آدم تو سری خور نه در برابر داخلی می‌ایستد و نه خارجی. اینکه اینقدر بر حقوق مردم تأکید می‌کنیم و می‌گوئیم حقوق مردم ملاک اصلی برای مقاومت است از همین رو است.

وی تأکید کرد: زمانی که مردم پشت حکومت نباشند، حکومت قابل دوام نیست. چون مردم پشت حکومت هستند، حکومت می‌تواند ادامه دهد. ما جمهوری اسلامی هستیم و در غزه هم کار دست همین مردم عزیز است. خلافت وقت نتیجه‌اش اسرائیل شد؛ جمهوری اسلامی هم نتیجه‌اش مقاومت است. عملیات اخیر هم این عزت را نشان داد. اسرائیل می‌گفت اعراب تن پرور هستند و جاسوسند و به دروغ تبلیغاتی علیه اعراب مطرح می‌کردند. تهدید می‌کردند که «گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد، جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست». اما دیدیم چند هزار نیرو چه کردند. این نشان داد که در میان این‌ها جاسوس نیست. این ملت عزیز است و می‌فهمد باید مقاومت کند.

سید حسن خمینی شرایط اخیر را فرصت خوبی برای حرکت به سوی وحدت اسلامی دانست و افزود: خدا لعنت کند داعشی‌ها را که تبلیغات عمیقی برای شکاف در جامعه اسلامی به راه انداختند. امروز می‌توانیم به وحدت اسلامی بازگردیم و به تابوت تفرق میخ بزنیم. الان فرصت بسیار خوبی برای این کار است، چرا که فلسطین بار دیگر موضوع اول جهان اسلام شد.

وی اظهار کرد: امروز عقلانیت مهمترین نکته لازم در تصمیم گیری‌ها است. شجاع باید بود، اما شجاعت به معنای بی عقلی نیست. در جنگ امیرالمومنین و معاویه، علی (ع) شجاع‌ترین حاضران بود. در این جنگ که یک سو برای خدا و یک سو برای خود می‌جنگید، اصلاً از ما پذیرفته نیست که بعد از این مدت طولانی و تولید کارشناسانی که همه دنیا به کارشناس بودن آن‌ها اتفاق نظر دارند، تصمیم غیرکارشناسی بگیریم. باید تأکید کنم اعتماد به شخصیت رهبری انقلاب وجود دارد. ایشان بسیار کارشناس هستند، تجربه بسیار خوبی دارند و در سطح کلانِ مسأله فلسطین نهایتاً باید به تصمیم ایشان عمل کرد.

وی تأکید کرد: تا الان آنچه اتفاق افتاده، پیروزیِ قطعیِ فلسطین است. تنها فرض شکست این است که اسرائیل بتواند نوار غزه را از جمعیت خالی کند که با توجه به عزم راسخ فلسطینی‌ها بسیار بعید است.

[ad_2]

منبع:مهر

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا